1. وقتي برندهاي مرتكب اشتباه ميشود، ميگويد: اشتباه كردم و وقتي بازندهاي مرتكب اشتباه ميشود، ميگويد: تقصير من نبود.
2. برنده به بررسي دقيق يك مشكل ميپردازد و بازنده از كنار مشكل ميگذرد و آن را حل نشده رها ميكند.
3. برنده گوش ميدهد و بازنده فقط منتظر رسيدن نوبت خود براي حرف زدن است.
4. برنده از ميانهروي و نرمش خود احساس قدرت ميكند و بازنده هرگز ميانهرو و معتدل نيست؛ بلكه گاهي از موضع ضعف و گاهي همچون ستمگران رفتار ميكند.
5. برنده به افراد برتر از خود احترام ميگذارد و سعي ميكند از آنها چيزي بياموزد و بازنده از افراد برتر از خود، خشم و نفرت دارد و در پي يافتن نقطه ضعف آنان است.
6. برنده ارزيابي درستي از تواناييهاي خود داشته و هوشمندانه از ناتوانيهاي خود آگاه است و بازنده از تواناييهاي واقعي و ناتوانيهاي خود بيخبر است.
7. برنده مشكل بزرگي را انتخاب ميكند و آن را به اجزاي كوچك تفكيك ميكند تا حل آن آسان گردد و بازنده مشكلات كوچك را آن چنان درهم ميآميزد كه ديگر قابل حل شدن نيستند.
8. بازنده اگر از ديگران عقب بماند، تندخود و خشن ميشود و اگر جلوتر از ديگران باشد، بياحتياطي ميكند؛ اما برنده در هر شرايطي قرار گيرد، آرامش و تعادل خود را حفظ ميكند.
9. برنده در وجود يك آدم بد، خوبيها را ميجويد و روي همان قسمت كار ميكند و بازنده در وجود يك انسان خوب، بديها را ميجويد؛ از اين رو به سختي ميتواند با ديگران همكاري كند.
10. برنده سعي ميكند كه نسبت به رفتارهاي خود، براساس نتايج منطقي آنها قضاوت كند و نسبت به رفتارهاي ديگران، براساس قصد و نيت آنها ارزيابي كند و بازنده رفتارهاي خود را براساس قصد و نيت خويش و رفتارهاي ديگران را براساس نتايج آنها ارزيابي ميكند.
فرق بازنده و برنده در چیست؟
]]>